سخنان فرناندو پسوا-سری چهارم
سخنان فرناندو پسوا-سری چهارم
انسانها تنها ياد مي گيرند كه از اجداد درگذشته ي خود سودي ببرند.
يك اثر كامل حتا اگر بد هم باشد بهتر است، چون در هر صورت يك اثر است، يا سكوت واژه ها، خموشي كل روان، تا نويسنده با آن به ناتواني رفتار خود را ثابت كند.
هنر عبارت از اين است كه فرصت دهيم تا ساير انسانها آنچه را كه ما احساس مي كنيم، احساس كنند، آنها را از خودشان رها سازيم و براي اين رهايي خاص شخصيت خودمان را به آنها پيشنهاد كنيم.
براي اينكه بتوانم احساسي را كه حس مي كنم به ديگري بدهم، ناگزيرم احساس خود را به زبان او برگردانم.
انسان از انديشيدن و حس كردن چيزي درك نمي كند.
همه به يكديگر عشق مي ورزيم و دروغ، بوسه اي است كه با يكديگر رد و بدل مي كنيم.
نوشتن يعني فراموش كردن؛ ادبيات خوش آيندترين شيوه ي ناديده گرفتن زندگي به شمار مي رود.
در نثر، لطافت لرزاني وجود دارد كه بازيگري بزرگ با آن كلمه را در ماده ي هماهنگ اندامش به راز غير قابل درك آفريدگان مبدل مي كند.
شعر، بيان آرمان با احساس به زبان ديگر است كه هيچ كس به كار مي بندد، چرا كه هيچ كس به مانند شعر لب به سخن نمي گشايد.
چيزي كه به تندي رشد نكند، در زير وجود پيشامد گونه ي انديشه ي ما رنج مي برد.
ادامه مطلب